پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

پرهام ، نفس زندگی

دیگه خودم در تاریخ ۲ تیر ماه اومدم وبلاگ رو ادامه بدم

تولد رهام جون

1392/5/11 1:18
نویسنده : خودم
296 بازدید
اشتراک گذاری

خرداد امسال رهام جون عمه دو سالش تموم شد و  ما هم به عشقش

رفتیم تولدش. الهی فداش بشم که دلم واسش یه ذره شده . ایشالا وقتی

بزرگ شدید دوستای خوبی بشید.توی این عکس پرهام رفته توی چادر رهام.

که کادوی تولدشه از طرف دایی محمدش  و زل زده به رهام .عمه فدای اون

لبخند ملیحتماچ

آقا پرهام ،  خاله عطیه ی مهربون به خاطر شما دو تا گل پسر اومدن توی چادر

و زحمتتو کشیدن

 

 سرسره رهامو دوس داشتی.مینا جون مث همیشه مواظبته


 اینجا هم صبح قبل اینکه بادکنکارو آویزون کنن .اینقدر دست و پا زدی تا

گذاشتیمت وسط بادکنکا. اینقدر فشار میدادی که هر لحظه می ترسیدیم

بترکه و بترسینگران

 

 

 اینم فردای تولد ، پارک پرواز نزدیک خونه محمود دایی جون اینا.این عکسو

یهویی خاله عطیه ازتون انداخت(دنیای پدر و پسر).مامانی این عکستونو

دوس دارمبغلقلب طبق معمول درگیر لثه های بی دندونتی مادراسترس

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)