پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

پرهام ، نفس زندگی

دیگه خودم در تاریخ ۲ تیر ماه اومدم وبلاگ رو ادامه بدم

آتش بس دندونا

هورررررررررررا.    هورررررررررررا   خلاصه بعد از اینهمه درد طاقت فرسا دندون ۱۹ و ۲۰که جز آخرین دندونای شیری بودن ،رویت شدن.دقیقا روز مبعث پیامبر عزیز.خدایا خیلی خیلی زیاد ممنونتم واقعا با دیدن عذاب کشیدنا و دردایی که معلوم بود داری صبوری میکنی،منم عذاب میکشیدم.دیگه خودت میگفتی مامان با انگشتت سردش کن و منم به انگشتم آب یخ میزدم و لثه هاتو ماساژ میدادم که چند ساعتی رو آروم باشی.عزیز دردونه ی مامان کلی خودتم خوشحالی .ایشالا دیگه دردی به این بزرگی رو تحمل نکنی.بازم سپاس معبودم که هر چه بگم زبونم قاصره..... ...
27 ارديبهشت 1394

دندون ۱۷ و ۱۸

بعد از کلی کلافگی وتب در تاریخ ۹۳/۱۱/۱۲ دو تا دندوت تختی بالا نمایان شدن.دقیقا اول بهمن امیر صدرا جوت بدنیا اومد و دقیقا روز جشن دهه ش بی طاقت بودی .خدارو شکر که تشریف فرما شدن...دوستت دارم فراوون نازدونه مامان💋💋💋💜💜💜💜
18 بهمن 1393

دندون 16

یادم رفته بود جوونه زدن دندون 16 رو در تاریخ  5مهرماه ثبت کنم چون نه حالی واسه خودت گذاشت و نه حالی بر ما یعنی بابایی و مامانی.خیلی خیلی سخت اومد بیرون.سختتر از اونی که فکرشو میکردیم.بایه تب و لرز وحشتناک .یعنی دندون نیش راست فک پایین. مونده 4 تا دندون تختی آخر که ایشالا بی درردسر دربیانو راحت شی عزیز مادر. ...
20 مهر 1393

دندون 12 13 14 15

هوراااااااااااااااااااااااااااااااا هوراااااااااااااااااااااااااا خلاصه سر سوزن این دندونای بی انصافت خودشونو نشون دادن.خیلی اذیت شدی . بهونه گیریات که عادی شده بود .بد غذاییت هم همین طور. دندون تختی سمت راست فک پایین و دو تا دندون نیش بالا و نیش پایین سمت راست یه کوچولو نمایان شدن.از 6 تایی که از خرداد ماه درگیرشونی و بی نهایت متورم بود یکی مونده اونم نیش پایین سمت چپ .ایشالا به زودی زود 16 تایی میشی خوشگل مامان(تاریخ 15 تایی شدنت هم 93/6/17 بود)    خدایا  ممنون مث همیشه عاشقتم مهربونم ...
23 شهريور 1393

دندون 11

بالاخره دندون تختی سمت چپ فک پایینت در تاریخ 93/5/26 تشریف فرما شد اوضاع دندونای نیش بالا هم خیلی داغونه با پوست اومده پایین در کل دندون تختی سمت راست پایین و نیشای بالا و پایین همه با هم متورمه و این یعنی اوج درد  و کلافگی و به قول خودم بی کله ییت فعلا قاشق ژله یی نرمتو واسه آرامشت همش ازم تقاضا می کنیو یسره در حال ماساژ دادنی.الهی قربونت برم مامان ایشالا که این روزای دندونای سختتم تموم میشنو میریم به سمت روزای پر از آرامش.دقیقا فردای روزی که دندونت زد بیرون یعنی 27 مرداد خیلی خیلی به من و خودت خوش گذشت. پرهام ایده ال بودی.یه پسر فوق العاده آروم .غذاتو راحت و بی دردسر خوردی . خلاصه کلی ...
6 شهريور 1393

مرواریدای 9 و 10

بالاخره دندون تختیای 9 و 10  تشریف فرما شدن بعد از یه تب وحشتناک و آبریزش شدید و بی حوصلگی و بی طاقتی های زیاد قد سر سوزن خودشونو نشون دادن.آخ که مامان واست میمیرم.خیلی خیلی اذیت شدی همیشه انگاری یه تیکه سنگ میخاد از توی لثه های آهنیت بزنن بیرون من مادر تنها دعام میتونه آرامشت و بی دردسر درآوردن دندونای بقیه فرشته کوچولو ها باشه عزیز مادر ((به امید اینکه بقیه دندوناتو بی دردسر درآری)).از بعد دندونای اولت این جمله تکراریو گفتم اما فایده ای نداشت ایشالا که از این به بعد اینطور نباشه.به قول عزیزی هر چه به سنت اضافه شه راحتتر میشه. امیدوارم که اینطور باشه ...
2 خرداد 1393

بازم دندون

عزیزکم، هشتمین دندونت تاریخ 6 اسفند ماه رویت شد. بعد این همه بی قراری از موقعی که خونه عمو سجاد رفتیم درگیرش بودی .دیگه مامان هم واسه خودم اوستایی شدم.این آرامشت فقط یه روز دووم آورد و طبق روال دندونای قبلی بازم پریشون دندون بعدی شدی یعنی بزاق دهنت به بی نهایت رسیده و وقتی که توی گوشات هم زخم میشن این یعنی اوج فاجعه.به حدی که دیشب از ساعت 1 نیمه شب تا 4 صبح بیدار موندی و من و بابا هم پا به پات بیدار بودیم.چون دلمون نیومد که بخوابیم هم بی قرار بودیو خیس عرق میشدی از درد و هم اینکه شیطونیات گل میکردو از سرو کول بابا بالا می رفتی و نی نای نای می کردی و خوابو از چشای ما خیلی راحت گرفتی.بب...
9 اسفند 1392

پرهام 6 تایی

نفسم، دیروز که تولدت بود دندون پنج و شیشت زد بیرون.خیلی جالبه. دقیقا ماهگرد تولدت که میشه دندوناتم سر میرسن.داشتم عکسایی که وقتی بابایی باهات بازی میکردو غرق شادی بودیو میدیدمو زوم میکردم یهو دیدم دندونای بالات شده 4 تا.با کلی ذوق عکسو به بابایی نشون دادم.جالب این بود که بابا مشغول تماشای فوتبال پرسپولیس با مس کرمان بود که پرسپولیش 6 تا گل زدو بابا کلی ذوقمند از این رویداد که دوباره تاریخ ورق خورد.منم گفتم چه بیاد ماندنی شد .پرهام ماهم 6 تایییییییییی شد الهی فدات بشم که همه چیت باهم شد.یه سرمای خفیف اما با دوره 10 روزه که دقیقا روز تولدت تموم شد و دوتا دندون باهم .الکی نبود که...
24 آذر 1392

آش دندونی

پرهامم، یه عالمه عکس داری که واقعا وقت ری سایز کردنشونو نداشتم. ولی قولشو داده بودم که بعدا میزارم. اینم عکسا و یه مامان خوش قول                                         1) اولین دندونت دندون راستی بالا بود که تاریخ 92/8/20 زد بیرون همیشه موقع خواب شبت که میشه سرخوش میشیو اولش کلی  باید دالی بازی کنیم تا بخوابی.اینم دندون نازت که توی خنده هات معلوم شده.اون طوری که نمی زاشتی ببینیم.از عکست به بابایی نشون دادم   2) دومین دندونت راست پایینی بود که 92/8/21 (فردای دندون اولی) اومد ...
12 آذر 1392